پروردگارا...

پرودگارا !
تو آنی که آنی ،
من آنم که دانی
چنانی که باید ؛چنان کن که باید .
من آن خواهم که دانم ،تو آنم ده که باید

معبودا !
ما را آن چنان نگران خودت کن که هيچ جاذبه و دغدغه ای نگاهمان را از تو نگيرد

الهی !
می دانی که ناتوانم ، پس از بلاها برهانم

الهی !
بر سر از خجالت گَرد داريم و در دل از حسرت درد داريم و رخ از شرم گناه، زرد داريم.

خداوندا !
من كيستم كه تو را خواهم چون از قيمت خود آگاهم، از هرچه ميپندارم كمترم و از هر دمي كه مي شمارم بدترم.

خداواندا!
حرف از چشم انتظاري محبوب مي زنيم اما به اندازه ساده ترين دوستانمان هم گوش به زنگ آمدنش نيستیم . الفبای انتظار را به ما بياموز و لذت انتظار را به ما بچشان .

مهربانا !
کور باد آن چشمی که تو را نگران خويش نمی بيند
کر باد آن گوشی که صدای" لبیک یا عبدی " تو را در جواب ندای " الهی ! الهی " خود نمی شنود

خداوندا!
دلهاي سنگ آسا را بشكن تا مگر در شكستگيها نشاني از تو بيابند كه خود فرموده اي:
"انا عند القلوب المنكسره"




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 8 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 20:52 توسط مهدی| |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com